از تحریف تا تخریب؛ بلایی که وهابیت بر سر «بیتالاحزان» آورد
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۵۹۰۲۸
بنا بر گزارشهای منابع تاریخی و سفرنامهها، بنای بیتالاحزان در قبرستان بقیع مدینه و در قسمت جنوبی قبر عباس بن عبدالمطلب و مجاورت بقعه ائمه بقیع قرار داشته است. بنابر مضمون روایات، بیتالاحزان مکانی در داخل بقیع بوده و همه مورخان بدون استثنا بر همین معنا تصریح کرده و در ترسیم موقعیت مکانیاش گفتهاند: در سمت جنوبی و در مجاورت حرم ائمه بقیع(ع) قرار داشته است؛ بنابراین، محلی که در سالهای اخیر در خارج بقیع به نام بیتالاحزان معروف شده، با واقعیات تطبیق ندارد و منابع حدیثی و تاریخی آن را تأیید نمیکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیتالأحزان در ابتدا درختی بوده که حضرت زهرا(س) در مجاورت آن مینشستند و در فراق رسول خدا(ص) و مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) عزاداری میکردند. وقتی آن درخت بهخاطر تنگنظریها قطع شد، بیتالاحزان صورتی از چادر و خیمه به خود گرفت. بعدها بنایی در همان محل به صورت یک خانه و اتاق ساخته شد. در گذر زمان در همان محل، مسجدی با گنبدی کوچک ایجاد شد و ضریح سبز رنگ کوچکی از جنس چوب در آن قرار گرفت.
اما سرنوشت بیتالاحزان چه شد؟ بیتالاحزان تاریخ پر فراز و نشیبی را طی اعصار و قرون متمادی گذرانده تا به قرن سیزدهم هجری قمری رسیده است؛ قرنی که امت اسلام دچار بلای افراطیون وهابی و آتش جهل آنها دامنگیر مسلمین شد. وهابیها همچون سپاه ابرهه بر امت اسلام تاختند و شروع به قتل و غارت مسلمانان و نابودی بناهای تاریخی اسلام و هویت مسلمین کردند.
در جهل این جماعت افراطی که از اسلام چیزی جز حلق و تقصیر نفهمیدهاند، همین بس که برخلاف همه مردم دنیا که بناهای تاریخی و باستانی را ارج مینهند و آنها را نمادی از قدمت، تاریخ، فرهنگ و تمدن خویش میدانند و به آن فخر میفروشند و نهایت کوشش را در حفظ و حراست از آنها به کار میگیرند؛ این افراد تمام همت خود را صرف نابودی میراث اسلامی کردند. این سبکمغزها به بهانه شرکآلود بودن این بناها شروع به تکفیر فرقههای مسلمین کرده و به نابودی بناهای تاریخی و اماکن مقدسی که در طول ۱۴ قرن محل زیارت مسلمین بوده اصرار ورزیدند و با کجفهمی افراطیون دستپرورده استعمار، بسیاری از میراث تمدن غنی مسلمین با خاک یکسان شد و امروز دیگر اثری از آنها نیست.
در سال ۱۲۲۱ هجری قمری وهابیها پس از اشغال مکه، به سرکردگی عبدالعزیز بنسعود به مدینه رو آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر، سرانجام آن را اشغال و مأموران عثمانی را بیرون کرده و به تخریب بقاع متبرکه در بقیع از جمله قبور ائمه بقیع و سایر قبور و بیتالاحزان پرداختند. ضریح فولادی ائمه بقیع را که در اصفهان ساخته شده بود و روی مرقد حضرات معصومین امام مجتبی(ع)، امام سجاد (ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) قرار داشت از جا در آورده و هر چیز با ارزش و زینتی را که در اماکن وجود داشت غارت کردند.
پس از این جنایت بزرگ تاریخی، برخی از بقاع متبرکه موجود در بقیع ازجمله گنبد بیتالاحزان به همراه گنبد زوجاتالرسول(ص) و برخی بناهای دیگر در سال ۱۲۳۴هجری قمری به دستور سلطان محمود ثانی بازسازی شد.
گویا افراطیگری تکفیر و تخریب، با گوشت و پوست وهابیت آمیخته بود و پایانی نداشت به همین علت بار دیگر وهابیها در صفر سال ۱۳۴۴ هجری قمری به مدینه حمله کردند و در این حمله خسارتهایی به حرم نبوی و اماکن مذهبی وارد شد.
هفت ماه بعد در رمضان سال ۱۳۴۴ هجری قمری، شیخ عبدالله بن بُلَیهد که از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۵ هجری قمری، قاضیالقضات مکه بود، وارد مدینه شد و با استفتائی صوری، از مفتیان مدینه حکم تخریب قبور را دریافت کرد. بدین ترتیب در هشتم شوال ۱۳۴۴هجری قمری که به «یَومُ الهَدم» و روز تخریب شناخته میشود، شروع کردند به تخریب و با خاک یکسان کردن مظاهر تمدن اسلامی و تخریب بقعههای بقیع از جمله بقعه قبور ائمه بقیع(ع) و بیتالاحزان.
سنقری حائری در کتاب «الوهابیون و البیوت المرفوعة» از بیتالاحزان به عنوان یکی از بناهای تخریب شده توسط وهابیت نام میبرد و مینویسد: «السَّابِعَةَ عَشْرَةَ بَیتُالْأَحْزَانِ لِفَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ»؛ هفدهمین بقعه متبرکهای که تخریب شد بیتالاحزان حضرت زهرا(س) بود.
شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب «الذریعة» در مورد تخریب بیتالاحزان توسط وهابیها مینویسد:
«انْهَدَمَ بَیتُ الْأَحْزَانِ فِی بَقِیعِ الغرْقَدِ، لِمُجَاوَرَتِهِ مَرَاقِدَ أَئْمَةِ الشَّیعَةِ وَذَلِکَ لأجل أَنَّهُ قَدْ یُؤْخَذُ الْجَارُ بِجُوْم الْجَارِ»؛ وهابیها بیتالاحزان را در
بقیع به علت مجاورت آن با مرقد امامان شیعه(ع) تخریب کردند به این دلیل که همانا گاهی همسایه به خاطر همسایه مؤاخذه میشود.
وهابیها تنها به تخریب ارزشهای اسلامی بسنده نکردهاند بلکه گاهی علاوه بر تخریب، دست به تحریف برخی از ابنیه و مکانهای تاریخی مهم امت اسلام و ازجمله بیتالاحزان زدهاند. سالیان اخیر آنها مکانی را به دلخواه به جای مکان اصلی و موقعیت حقیقی بیـــــــتالاحــــزان به مســـــــلمین معــــــرفی کـــردهانـــد. «ســـالهای سال زائرانی که به مکه مشرف میشدند، قبرستان «حجون» را به نام «شعب ابیطالب» میشناختند و یا بیتالاحزان در مدینه را در خانههای مخروبه بیرون بقیع جستوجو میکردند و امروز دقیقاً آشکار شده شعب ابیطالب در نزدیکی صفا و مروه و بیتالاحزان در فاصله چند متری قبور ائمه بقیع قرار داشته است». (فرهنگ اعلام در حدیث و سیره پیامبر(ص)، ص۷)
با وجود تلاش برای تحریف و تخریب این مکان تاریخی باید در نظر داشته باشیم بیتالاحزان یک حقیقت فراموشنشدنی و انکارناپذیر است و هرگز نباید به دست فراموشی سپرده شود. اگر چه این مکانها و سایر مشاهد در ظاهر مکانی بیش نیستند اما در حقیقت نشاندهنده یک جریان و یک خط فکری است که هرگز نباید فراموش شود. این مکانها، جغرافی نیستند، تاریخ هستند؛ ساکت نیستند، پیام دارند؛ در یک کلام، چراغ راه و نشانه هدایتاند.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: بیت الاحزان ائمه بقیع هجری قمری وهابی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۵۹۰۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ادعای دختر کیومرث پوراحمد: «پدرم خودش را نکشت ، میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید»
چند هفته پیش خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد. روزنامه اعتماد به نقل از دختر کیومرث پور احمد نوشت:«ما مطمئن هستیم و میدانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است» به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبتهای دختر کیومرث پوراحمد است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است... .
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند.
خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است.
غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.» دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.» کانال عصر ایران در تلگرام